بررسی تفاوت بین مشاوره فردی، گروهی و زوجین
” مشاوره” اصطلاح بسیار گسترده ای است که برای توصیف سبک ها و شیوه های مختلف درمان استفاده می شود. ممکن است گیج کننده باشد زیرا علاوه بر انواع مشاوره و درمانگر، تکنیک ها، نظریه ها و رویکردهای مختلفی وجود دارد که می توان از آنها به طور متفاوتی استفاده کرد. در حالی که توضیحات ارائه شده در زیر به منظور ارائه تفاوت های اساسی است، سبک و شیوه ارائه مشاوره های مختلف می تواند به طور گسترده ای متفاوت باشد. اما چند تفاوت کلی هنگام مشاوره وجود دارد که باید در نظر داشته باشید.
در این مطلب به بررسی تفاوت های روش های مختلف مشاوره نظیر مشاوره فردی، مشاوره گروهی و مشاوره زوج درمانی می پردازیم. با نیک داد همراه باشید.
نیاز به خدمات مشاوره روانشناسی دارید؟
مشاوره فردی
مشاوره زوج درمانی
مشاوره گروه درمانی
درمانگران باید در هر یک از این انواع مختلف مشاوره و درمان آموزش ببینند. فردی که فقط در مشاوره فردی آموزش دیده است، معمولاً آمادگی کافی برای انجام زوج درمانی یا اداره یک گروه را ندارد. در مقابل، زوج ها و درمانگران گروهی معمولاً آموزش خود را با یادگیری مشاوره فردی آغاز کرده اند.
به کدام نوع مشاوره مراجعه کنیم؟
مثالی بارز برای درک تفاوت ها:
چند تن از دوستان او تحت درمان و مشاوره هستند و توصیه هایی را برای او ارائه می کنند. یکی از دوستان او، نرگس، تحت مشاوره فردی است. دیگری، لیلا، در زوج درمانی است و هدا در گروه درمانی.
نرگس و مشاوره فردی
نرگس به او می گوید که مشاوره فردی مفید است زیرا احساس می کند می تواند هر چیزی را به درمانگر بگوید و مورد قضاوت قرار نخواهد گرفت. درمانگر تمام توجه خود را روی نرگس متمرکز می کند و در انجام این کار به او کمک می کند تا برای خودش پاسخ هایی پیدا کند. نرگس هر هفته با درمانگر خود ملاقات می کند تا در درجه اول در مورد رابطه خود با شوهرش صحبت کند، اما همچنین درباره دو فرزند و شغل خود صحبت می کند. او عمدتاً مشاوره را دوست دارد زیرا زمان آن است که در مورد زندگی خود فکر کند. او حمایت، بازخورد و درک وضعیت خود را توسط درمانگر پیدا می کند و در طی چند ماه گذشته به شفافیت هایی در مورد وضعیت خود رسیده است.
لیلا و مشاوره زوج درمانی
لیلا در حال زوج درمانی است. او در حالی که به دنبال شماره تلفنی بود که نداشت، پیامک های صمیمی را در تلفن همسرش پیدا کرد. متن ها او را تا ته قلبش تکان دادند. شوهرش رابطه نامشروع را انکار کرد، اما گفت که از ازدواج راضی نیست. آنها هشت سال ازدواج کرده اند و یک پسر دو ساله دارند. شوهرش قبول کرد که با لیلا به جلسات مشاوره زوج درمانی بیاید.
لیلا میگوید زوجدرمانی سخت است، زیرا آنها بیشتر با هم دعوا میکنند و در طول جلسات یکدیگر را متهم میکنند که نسبت به نیازهای دیگری حساس نیستند. درمانگر با دادن “تکالیف” در بین جلسات، با آنها در بهبود ارتباط نیازهایشان کار می کند. او می گوید که این کار بسیار دشوار است، زیرا درمانگر او را به همان اندازه شوهرش به چالش می کشد. او فکر می کرد که درمان متفاوت خواهد بود. لیلا به سادگی فکر می کرد که کاری که شوهرش انجام داده اشتباه بوده است و از او می خواهد که آن را اصلاح کند. در عوض، او یاد می گیرد که ممکن است نقشی در او بازی کرده باشد که به دنبال ارتباط با شخص دیگری است. او گفت که این کار را مفید میداند، اما بسیار سخت است، زیرا مشاوره زوج درماین – و ازدواج آنها – افکار او را از بین میبرد. او اغلب بعد از یک جلسه احساس بهتری دارد.
هدا و گروه درمانی
هدا طلاق گرفته است . او فرزندی ندارد و از مردانی که قبلا ملاقات کرده ناامید شده است. به طرز عجیبی، او متوجه میشود که اگرچه چند مرد مختلف با او قرار داشته است، اما با هر یک از آنها احساس آشنایی دارد و این روابط به ندرت بیش از چند ماه طول میکشد. احساس آشنا این است که او احساس میکند برای برقراری رابطه تلاش میکند، اما به نظر میرسد مردها کمتر وقت میکنند و گاهی اوقات نسبت به احساسات او بیتوجه هستند.
هدا میگوید که آموخته است وقتی به گروه میگوید چه احساسی دارد، حمایتی وجود دارد، با این حال، درمانگر اغلب از اشتراکگذاری او استفاده میکند تا به هدا کمک کند تا در مورد چگونگی ارتباط این واکنشها با روابط گذشته در زندگی هدا فکر کند. در چند ماهی که او در گروه حضور داشت، فهمید که الگویی در مورد اینکه چه کسی از او حمایت میکند، توسط چه کسی فعال میشود و چه کسی با او مقابله میکند، در حال ظهور است. همانطور که معلوم است – او متوجه می شود که احساساتی که دارد بسیار شبیه به احساسی است که در دوران رشد در خانواده اش داشته است و در ازدواجش چه احساسی داشته است. او میگوید که قبلاً هرگز متوجه این الگو نشده بود و در حالی که صحبت کردن در مورد این واکنشها برایش دشوار است، متوجه میشود که در حال یادگیری نحوه دیدن و درک دیگران است.