انواع روش های مشاوره که بیشترین کمک را به شما میکند

انواع مختلفی از مشاوره وجود دارد که همه می­توانند برای بهبود زندگی خود آنها را انجام دهند. به بیان دیگر، طبق موضوع و بر پایه رویکرد می­توان آن را به دو گروه تقسیم کرد.

بیشتر جلسات درمانی بر موضوعات خاصی نظیر ازدواج، اعتیاد، اختلالات اجتماعی و روانی متمرکز هستند. افراد در این جلسات شرکت می­کنند تا مشکلات اساسی را رفع کرده و زندگی رضایت­ بخشی داشته باشند.

همچنین جلسات را می­توان با انواع تکنیک­های مشاوره­ ای بکار برده شده در جهت دستیابی به اهداف خاص تعریف کرد.

در ادامه سبک ­ها و روش­های متعارف مشاوره که هنگام شرکت در این جلسات با آنها مواجه می­شوید، ارائه شده است. با نیک داد همراه باشید.

مشاوره فردی

این نوع مشاوره زمانی استفاده می شود که متخصص با یک نفر سروکار دارد و به آنها کمک می­کند تا به اهداف خود دست یابند.

مشاوره ازدواج

مشاوره ازدواج متمرکز بر زوج­های جوان است تا روابط خود را بهبود بخشند.

مشاوره خانواده

مشابه مشاوره زوج و زناشویی، مشاوره خانواده برای توسعه و بهبود روابط بین اعضای خانواده و خانواده­ های تلفیقی (ناتنی) کار می­کند.

مشاوره گروهی

این مشاوره زمانی انجام می­شود که گروهی از افراد نامرتبط که از مشکل مشابهی رنج می‌برند، به صورت همزمان تحت درمان قرار می‌گیرند تا حمایت همسالان را تقویت کنند.

انواع مشاوره بر پایه نظریه

رابطه درمانی بین متخصص و بیمار یک رویه پزشکی است. یک مبنای علمی برای هر رویکرد بر پایه مکتب فکری روان­شناختی وجود دارد. هر نوع مشاوره یک روش بالینی کنترل شده است که توسط متخصص به آسانی انجام می­شود.

رفتار درمانی شناختی (CBT)

این نوع مشاوره بر این نظریه استوار است که همه رفتارها، پاسخ­های آموخته شده بر پایه دانش حاصل از تجارب قبلی هستند.

با این حال، این نظریه نشان می­دهد که با اینکه آگاهانه یا ناآگاهانه از تمام تجارب خود چیزهایی می­آموزیم، ولی همه رفتارهایی که از آن می­آموزیم در زندگی ما موثر و ثمربخش نیستند.

فوبیا (هراس)، اختلالات وسواسی و فرار از واقعیات، اشکال متداول رفتارهای نامطلوب آموخته شده هستند که CBT با یافتن دلایل اصلی عادات نامطلوب و روش­های تغییر آنها به بررسی آنها می پردازد.

گفتن CBT آسان­تر از انجام دادن آن است. تغییر یک رفتار آموخته شده به تلاش زیادی نیاز دارد، علی­ خصوص اگر برای مدت زمان طولانی در ضمیر ناخودآگاه عمیقا ریشه کرده باشد. می­توان با یافتن علت اصلی آن به محرک­ های فعال ­ساز آنها دست یافت و بعد با بازنویسی پاسخ­های آموخته شده با واکنش­های مثبت آنها را رفع کرد.

گشتالت درمانی

نظریه گشتالت نوعی مشاوره مبتنی بر این ایده است که کل همواره بزرگتر از مجموع اجزای آن است.

برای مثال، اگر فرد موفقی مشکلات اعتیاد به الکل داشته باشد، فرض بر این است که فرد دارای اراده و هوش برای دستیابی به نتایج مثبت است.

اگر همان فرد بتواند همان اراده و تادیب نفس را برای رفع مشکل اعتیاد خود هدایت کند، می­تواند منجر به همان نتایج مثبت مشابه با سایر زمینه­های زندگی او شود.

مشابه با CBT، گفتن آن آسان­تر از انجام دادن آن است.

تفاوت اصلی در این نوع مشاوره در مقایسه با CBT این است که بجای زمان گذشته بیشتر بر زمان حال اثر می­گذارد. گفته می­شود که دلایل اصلی مشکل هر چه که باشد، در مقایسه با آنچه که فرد امروزه می‌تواند آگاهانه برای تغییر آینده انجام دهد، اهمیت کمی دارد.

هیپنوتراپی

هیپنوتراپی نوعی رویکرد مشاوره ­ای است که از هیپنوتیزم استفاده می‌کند تا ایده‌های جدید را به فرد بقبولاند و وقتی بیمار در حالت هیپنوتیزم باشد با جایگزین کردن ایده‌های جدید در ضمیر ناخودآگاه، رفتارهای خود را “بازنویسی” کند.

این روش از مشاوره ممکن است غیرقانونی باشد، اما درمانگران دارای مجوزی نیز هستند که می­توانند حالتی از ذهن القا کنند که اجازه موافقت با چنین روشی را می­دهد.

هیپنوتیزم می­تواند رشد شخصی افراد را تحت این نوع مشاوره ارتقا دهد. با توجه به اینکه این روش برای همه کارساز نیست و حس پزشک قلابی را ایجاد می­کند، میزان موفقیت آن بالاتر از درمان­های سرطان تایید شده توسط سازمان غذا و دارو است.

رویکرد چندوجهی یکپارچه

نوعی رویکرد مشاوره­ ای است که در آن روش با رویکرد CBT شروع می­شود و بعد روش را تغییر می­دهد و برای تعیین میزان پاسخگویی بیمار به سایر روش­ها انتخاب می­کند.

این مکتب فکری است که کار رویکردهای سنتی را می­پذیرد، اما اثربخشی این نوع مشاوره بصورت موردی بسته به میزان مقبولیت آن توسط فرد است. درمانگر ابتدا مناسب بودن هر روش برای هر مورد خاص را بررسی می­کند و برای داشتن نتایج بهینه، روش­های مختلف را برای فرد خاص ایجاد می­کند.

درمانگر در انتخاب تکنیک مناسب برای هر فرد آموزش ویژه­ای دیده است و بعد خودش به این موضوع رسیدگی می­کند یا با متخصص دیگری که خبره آن تکنیک است همکاری می­کند.

رویکرد شخص محور کارل راجرز

کارل راجرز روانشناسی است که در درمان به رویکرد انسان­گرایانه اعتقاد دارد.

نوع تکنیک مشاوره­ای وی حول این ایده می­چرخد که همه چیز در مورد ادراک، علی­الخصوص خودانگاره است.

این مکتب فکری بر این باور است که رفتارها فقط واکنشی به نحوه درک هر فرد از محرکها است. برای مثال، استیک گاوی کاملا کبابی گرید 12 یک جسم بی­جان است که ممکن است بر پایه ادراک پاسخ­های رفتاری متفاوتی داشته باشد.

خوراک­شناس- آنها استیک را یک اثر هنری می­پندارند و در هنگام مصرف به تمام جوانب آن احترام می­گذارند.

گیاه­خوار – آن­ها آن را چیز لوکسی در نظر خواهند گرفت و ارزش آن را یک عمر به یاد خواهند آورند.

حامی سلامت – آن را به شکل لقمه خوشمزه­ای می­بینند که به دلیل اثرات بالقوه نامطلوب آن بر بدن در طولانی مدت باید از مصرف آن اجتناب کرد.

هندو – هندوها یک باور مذهبی هستند که به گاوها احترام می­گذارند. این امکان وجود دارد که برای آنها آن توهین­آمیز باشد.

طبق مثال فوق­الذکر، این بوضوح نشان می­دهد که ادراک منجر به رفتارهای متفاوتی نسبت به محرک­های یکسان خواهد شد.

رویکرد کارل راجرز، همدلی را مورد توجه قرار می­دهد تا به درمانگر اجازه دهد دید مشخصی از هر گونه ادراک افراد داشته باشد و آنها را به این خاطر قضاوت نکند.

این نوع مشاوره این باور که هیچ کس بیشتر از خود فرد، فرد را نمی­شناسد را تایید می­کند. درک آنها از جهان، بر پایه چیزهای واقعا مهم بوده و همه رفتارها صرفا جلوه­ای از آن هستند.

نتیجه گیری

اینها برخی تکنیک­های متداول مشاوره هستند که متخصصان از آنها برای درمان بیماران استفاده می­کنند. دانستن رویکرد آنها به افراد ایده­ای از آنچه در جلسات انتظار آن را دارند خواهد داد.