توقعات بی جا از همسر

سلام؛ خیلی از مواقع ما یک توقعاتی از طرف مقابلمون داریم که منطقی نیست. مثلا من دوست دارم که صبح تا شب همسرم دستش رو بزاره زیر چونش و به من زل بزنه و از من تعریف و تمجید بکنه و بگه که توچقدر خانم زیبایی هستی، خیلی دوست دارم و از این جور صحبت ها!

یا مثلا ما خودمون آدم برون گرایی هستم و از همسرم هم توقع داشته باشم که هر هفته و هفته ای 2 – 3 بار بیاد توی جمع دوستان و فامیل و آشناها و با من حضور داشته باشه و شرکت بکنه.

یادمون نره که طرف مقابلمون هم جنسیتش با ما متفاوته و هم اینکه یکسری ویژگی های شخصیتی داره که با ما متفاوته که من هم این ویژگی ها را پذیرفتم و قبولش کردم و باهاش ازدواج کردم. بنابراین الان دیگه باید سخت نگیرید. یکسری از مسائل و تفاوت ها را بپذیرید و اون تفاوت هایی که ممکنه کمتر بشه به حل تعادل رسوندش، اون ها را بپذیریم و حالا تا جایی هم که ممکنه و سعی بکنیم این ها رو به تعادل برسونیم و به توافق برسیم که حالا مثلا اگر من انتظار دارم که تو هفته ای 2 – 3 بار با من توی این مهمونی ها شرکت بکنی، این انتظارم رو کمترش بکنم.

و به توقعات اون هم توجه بکنم که بابا من دوست دارم یک زمان هایی رو توی خونه تنها باشم، موسیقی گوش بدم، مطالعه بکنم و کارهای مورد علاقه خودم رو توی خلوت خودم انجام بدم.